کد مطلب:34492
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
در جهان مسيحيت چه رابطه أي ميان علم وايمان است ؟ چرا ؟
متآسّفانه در جهان مسيحيت به واسطه برخي قسمتهاي تحريفي عهد عتيق (تورات)انديشه أي در اذهان رسوخ يافته است كه هم براي علم گران تمام شده و هم براي ايمان. آن انديشه ، انديشه تضادّ علم و ايمان است . ريشة اصلي اين انديشه همان است كه در عهد عتيق «سِفر پيدايش» آمده است در باب دوم، آية 16 و 17 «سفر پيدايش» درباره آدم و بهشت و شجرة ممنوعه چنين آمده است:
«خداوند آدم را امر فرموده گفت: از همة درختان باغ بي ممانعت بخور ،اما ازدرخت معرفت نيك و بد زنهار نخوري،زيرا روزي كه از آن خوردي هر اينه خواهي مرد.»
در آيات 1 ـ 8 از باب سوم ميگويد:
«و مار از همة حيوانات صحرا كه خدا ساخته بود هوشيارتر بود وبه زن (حوا) گفت: آيا خدا حقيقتاً گفته است كه از همة درختان باغ نخوريد؟ زن به مار گفت: از ميوة درختان باغ ميخوريم، لكن از ميوة درختي كه در وسط باغ است، خدا گفت از آن مخوريد و آن را لمس نكنيد، مبادا بميريد، مار به زن گفت :هر آينه نخواهيد مرد، بلكه خدا ميداند در روزي كه از آن بخوريد چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نيك و بد خواهيد بود، و چون زن ديدكه آن درخت براي خوراك نيكو است و به نظر خوشنما و درختي دلپذير و دانش افزا، پس، از ميوه اش گرفته ،بخورد و به شوهر خود نيز داد و او خورد، آنگاه چشمان هردوي ايشان باز شد و فهميدند كه عريانند، پس برگهاي انجير دوخته ،سترها براي خويشتن ساختند»
در آية 23 از همين باب ميگويد:
«و خداوند گفت: همانا انسان مثل يكي از ما شده است كه عارف نيك و بد گرديده . اينك مبادا دست خود را دراز كندو از درخت حيات نيز گرفته بخورد و تا به ابد زنده بماند»
طبق اين برداشت از انسان و خدا وآگاهي و عصيان ، امر خدا (دين ) اين است كه انسان عارف نيك و بد نگردد و آگاه نشود ؛شجرة ممنوعه ،شجره آگاهي است ، انسان با عصيان و تمرّد امر خدا ( با سرپيچي از تعليمات شرايع و پيامبران )به آگاهي و معرفت ميرسد.
مجموعه آثار شهيد مطهري ج2 – انسان و ايمان
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.